مقدمه شاه کشی جلد چهارم

کتابی که در پیش روی خود دارید، کتاب چهارم از دورۀ پنج جلدی «دانشنامۀ شکنجه و کشتار شاهان، نخبگان و قدرتمندان ایران»است. این جلد تحت عنوان «قاجاریه تا بمباران مجلس شورای ملی» یکی از شگفت‌انگیزترین دورۀ تاریخ پرفراز و نشیب ایران را دربر می‌گیرد. چرا؟ چون در دورۀ قاجار تحولات محتلف و دگرگونیهای سیاسی و تغییرات اجتماعی گسترده‌ای در کشور ما پدید آمد. همان‌گونه که در کتاب سوم نوشتیم آغامحمدخان، پس از کریم‌خان زند و جانشینان وی در صحنۀ سیاسی ایران ظهور کرد. او در دوره‌ای کوتاه قدرتی واحد در داخل مرزهای کشور ایجاد نمود.
شاه کشی جلد چهارم

پس از پادشاه مقتدری همچون آغامحمدخان، فتحعلی‌شاه با قدرتی به مراتب کمتر جایش نشست. او حاج ابراهیم کلانتر ـ خائن به لطفعی خان آخرین پادشاه زندیه، و یاور آغا محمدخان و خودش را ـ با افراد خانواداه‌اش به طرز فجیعی به قتل رساند. برخوردهای نظامی و تماسهای بازرگانی دورۀ سلطنت او، پای دولتهای روس و انگلیس و فرانسه را به کشورمان باز کرد و در دورۀ فتحعلی‌شاه، جنگهای روس و ایران سبب جدا شدن بخش بزرگی از خاک ایران گردید.
در پادشاهی محمدشاه قاجار علاوه بر این که نفوذ سیاسی و اقتصادی دولتهای بیگانه در کشور ما افزایش یافت، صدراعظم مدبر و دانشمند ایران قائم مقام فراهانی هم به فرمان این شاه نادان نابود شد و سکان کشور پهناور و کهنسال ایران به دست حاج میرزا آقاسی بی‌تدبیر و ناتوان سپرده شد.
در پادشاهی ناصرالدین شاه که در حدود نیم قرن طول کشید، در سازمانها و نهادهای اجتماعی ایران تغییراتی به وجود آمد، ولی امتیازات زیادی به دولتهای بیگانه داده شد که موجب بروز مبارزات سیاسی بی‌سابقه در ایران گردید. در این عهد هم امیرکبیر صدراعظم نامی و مصلح و بانی دارالفنون به دستور ناصرالدین شاه به طرز وحشتناکی کشته شد. اگر حاج ابراهیم کلانتر، قائم مقام فراهانی، و مهمتر از همه امیرکبیر صدراعظم کاردان و مقتدر به دست پادشاهان بی‌تدبیری همچون فتحعلی‌شاه و محمدشاه و ناصرالدین شاه نابود نمی‌گشتند، به ظن یقین ایران این همه صدمه نمی‌دید و از قافلۀ پیشرفتهای جهانی عقب نمی‌ماند.
در عصر مظفرالدین شاه، بتدریج از قدرت حکومت مرکزی ایران کاسته شد و حرکتهای مشروطیت سرانجام به ثمر نشست و در آخرین روزهای عمر این پادشاه بی‌کفایت ولی خیرخواه فرمان مشروطیت صادر شد و مجلس شورای ملی پا به عرصۀ وجود گذاشت. نظام مشروطه می‌توانست تغییرات سیاسی و تحولات بسیار عمیق به همراه داشته باشد، ولی همان‌گونه که در کتاب حاضر نگاشته‌ایم، این پدیدۀ با عظمت به سرعت مسیر دیگری را در پیش گرفت و وضع بد ایران بدتر شد.
محمدعلی‌شاه با همان حکومت قانون نارس هم نساخت، مثل پدرانش خودسری آغاز کرد، مجلس شورای ملی را به کمک لیاخوف روسی به توپ بست و هر مشروطه خواه و مخالفی را که به چنگ آورد شکنجه کرد و کشت و زندانی یا تبعید ساخت. تا اینجای قصه کتاب چهارم ما هم به پایان رسیده است.
در این کتاب، کوشش به عمل آمده تا آنجا که منابع و مآخذ به زبان فارسی و زبانهای دیگر در دسترس بوده، مورد توجه و پژوهش و بهره‌برداری قرار گیرد. بعلاوه، چون عکسها و تصاویر تاریخی به دلیل جاذبه‌های بصری جایگاه ویژه‌ای را در صحنۀ پژوهشهای علمی به خود اختصاص داده‌اند، عکسها و تصاویر تاریخی موجود در کتابها و نشریات و آرشیوهای خصوصی با زیرنویسهای جامع در کتاب حاضر چاپ و ارایه شده است. بدیهی است سعی شده، بدین طریق از دریچۀ کوچک دوربین‌عکاسی و یا با دستان هنرمند یک نقاش توانا، ملاحظۀ رویدادهای تاریخی میسر گردد.
امید چنان داریم که کتاب چهارم و کتابهای دیگر این دورۀ پنج جلدی به عنوان مرجع و کتابخانه‌ای سیار پاسخگوی نیازهای خوانندگان و پژوهشگران و بویژه دانشجویان باشد.

محمدتقی سرمدی - ناصرپویان