مقدمه شاه کشی جلد 5

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است.
در روزهایی که شاه‌کشی «دانشنامۀ شکنجه و کشتار شاهان، نخبگان و قدرتمندان ایران» را آغاز نمودیم هدف این بود که مجموعۀ مزبور در دو تا سه مجلد تألیف و ترجمه و پژوهش شود.اما مشروطیت ایران که بخشهای بزرگی از کتابهای چهارم و پنجم این دانشنامه را دربر می‌گیرد. مطالب و عکسها و تصاویر آن بقدری گسترده است که افزون بر این دورۀ 5جلدی شامل کتابهای دیگر نیز می‌شود. زیرا از سال 1324 هجری قمری که در نتیجۀ فشار و ستمهای شاهان و شاهزادگان و حکام وعمال دولت قاجار و نیز بر اثر مداخلات بی‌حد و حصر بیگانگان بویژه دولتهای روس و انگلیسی رژیم حکومت ایران در پی قیام مردمی مشروطه شد، اندکی بعد محمدعلی‌شاه به مخالفت با آن برخاست. آنگاه عمارت بهارستان گلوله‌باران گردید و پس از کشته‌شدن عده‌ای از آزادی‌خواهان دوباره حکومت استبدادی به طور موقت در ایران برقرار شد. ولی این وضع ادامه نیافت و مجاهدین و آزادی‌خواهان آذربایجان و گیلان و بختیاری به تهران آمدند و پس از خلع محمدعلی شاه، احمدمیرزا پسرش را به سلطنت برداشتند و بدین ترتیب مشروطیت ایران از اضمحلال نجات یافت، ولی مشکلات و از هم گسیختگی شیرازۀ کلیۀ امور کشور رو به افزایش گذاشت. جنوب ایران به دست انگلیسها و شمال کشور زیر سلطۀ روسها قرار گرفت. روسها در آذربایجان تا آنجا پیش رفتند که از مردم مالیات می‌گرفتند. دراین میان هر روز خبرهای تازه‌ای از پیروزی و شکست متفقین (فرانسه و روس و انگلیس) و یا متحدین (آلمان و عثمانی و اتریش) به ایران می‌رسید و در نتیجه طرفداران آنها در کشور ما به جان هم می‌افتادند، و وضع نابسامان را آشفته‌تر می‌کردند.

شاه کشی جلد پنجم


راهها امنیت نداشت، راهزنان سرشناسی همچون رجبعلی، جعفرقلی، رضاجوزانی، ظفرنظام، نایب حسین کاشی و پسرش ماشاءالله‌خان و نظایر آنها در گلپایگان و قم و اصفهان و کاشان و یزد و کرمان با خیال راحت به راهزنی و قتل غارت مشغول بودند. برخی از اینها مانند نایب حسین کاشی و پسرش شهرت بسیار داشتند و هنگام حرکت تا صد سوار مسلح از آنها محافظت می‌کردند. میرزا کوچک‌خان در پناه جنگلهای انبوه گیلان قیامی مردمی ایجاد کرده و اسماعیل آقا سمیتقو رییس گروهی از کردان در آذربایجان غربی سر به عصیان برداشته بود. کلنل محمدتقی خان پسیان در خراسان و شیخ محمد خیابانی در آذربایجان افکار تجزیه‌طلبی در سر می‌پروراندند و شیخ خزعل خود را فرمانروای مطلق خوزستان می‌خواند. آنگاه نوبت به رضاخان رسید که پس از کودتای 1299 به قدرت رسید و پس از برچیده‌شدن بساط حکومت قاجاریان در سال 1304 بر تخت سلطنت ایران تکیه زد و پس از 16 سال حکومت مستبدانه، هنگامی که کشور ایران از سوی متفقین (آمریکا و انگلیس و روسیۀ شوروی) در 25 شهریور 1320 اشغال شده بود مجبور به استعفای از سلطنت شد و پسرش به جای او بر تخت سلطنت نشست. او ابتدا به جزیرۀ موریس و سپس به ژوهانسبورگ تبعید شد و در سال 1323 در همان جا درگذشت.

 محمدتقی سرمدی - ناصر پویان