گروه خبري : اخبار عمومي
تاريخ انتشار : -
كد :16

نقد قرآن نستعلیق در نشریه کتاب ماه هنر

قرآن سرمدی و توفیق اَبَدی نگاهی به تازه ترین قرآن چاپ شده به خط نستعلیق قرآن سرمدی، 1232 صفحه (شامل 604 صَفحه به خط نستعلیق 604 صفحه ترجمه+ شش صفحه قبل از آغاز متن قرآن+ 12 صفحه مؤخره) جلد گالینگور ،قلم هوشمند ، قطع وزیری، به کوشش محمد تقی سرمدی

                                         

                                                            

کتابت قرآن یکی از آرزوهایی که برای هر خوشنویس، دارای شأن و جایگاهی والاست. همانا کتابت «نامة وحی الهی» است. آنچه که در ضمیر و ذهن خوشنویسان، این هنرمندان سخت کوش، همواره جزیی از جوهر وجودی آنها بوده، عشق و ارادت و سرسپاری به کلام الهی است و هماره از سر صدق این ترنم روح فزا را با گوش جان شنیده اند که «هر کس بسم ا... الرحمن الرحیم را به زیبایی بنویسد به بهشت در آید و خداوند به او پاداش نیکو بدهد.» بسم  ا... الرحمن الرحیم، سردفتر لوح گرانمایه قرآن است و قرآن و نگارش آن منتهای معراج روحی برای هر خوشنویس به شمار می آید. اما درکنار این جاذبه و  گیرایی کتاب الهی تنها شرطِ کاتب بودن نمی تواند زمینه نگارش این چنین اثر عظیمی را به دست دهد.

نگارش زیباترین شاهکار هنری عالم، زلال ایمان و صفای روح را طلب می کند، همان طراوت روحی را می طلبد که علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن به شاگردان خود «دستوری از آیات قرآنی به عنوان دواء و شفا عطا فرموده است(1)» و آن نگارش مکرر آیه «و نُنزلُ من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین» بود و خود آن بزرگوار تأکید داشتند که این آیه رحمانی با «قلم نی» نوشته شود زیرا که این «دستور را از عالمی گرفته بودند که باعث اولی ایشان در تفسیر المیزان و تفسیر قرآن به قرآن شده است.(2)»

اما با این همه که «قرآن نویسی» مستلزم مراقبه های روحانی فراوانی است کم نبوده اند قلمزنان چیره دستی که در شیوه های مختلف خوشنویسی از حظ وافر توفیق کتابت قرآن بهره مند شده اند. در خط نسخ «فزون از هزار و برون از شمار» این رسالت والا تحقق یافته است. اما کتابت قرآن با شیوة نستعلیق یعنی «عروس خطوط اسلامی» رونق چندانی نیافته و از متقدمین تا معاصرین دارای کارنامه بسیار کم برگی است.

 

نستعلیق نویسی قرآن از نظر فنی

 در این جا این سوال مطرح می شود که چرا هنرمندان نستعلیق نویس در گذشته اقبال کمی به کتابت قرآن داشته اند ودر حال حاضر نیز با کثرت خوشنویس این مهم برنیامده است.

این نکته یعنی عدم همسازی نگارش آیات قرآنی به زبان عربی با خط نستعلیق در آثار بعضی از شاعران آمده و صاحب نظران نیز از آن به معنای اهمیت تقدم محتوا بر ظاهر یاد کرده اند. مثلاً در این بیت شاعر کشمیری آمده است:

عشق را شرط نـیست رعنـایـی

همچو مصحف به خط نستعلیق

که مراد از آن عدم انطباق زبان و نگارش قرآن با شیوه نستعلیق است و در حقیقت به بیان این مسأله می پردازد که بین شیوه نگارش خط نستعلیق با آیات عربی قرآن به سادگی نمی توان ارتباط زیباشناختی برقرار کرد و یکی از دلایل عدم رونق قرآن نویسی به خط نستعلیق همین است. استاد نجیب مایل هروی نیز در مورد این عدم رونق معتقد است که بین خط و زبان به مرور زمان پیوندی حاصل می شود که این امر موجب مقبول افتادن خط و پسند آن در نزد بینندگان می گردد و از این نظر خط نسخ در نگارش قرآن از این اقبال عمومی برخوردار شده است(3). مثال گویاتر این پیوند ارتباط خط نستعلیق با شعر فارسی و به عنوان نمونه شعر حافظ است که گویی حافظ دوستان شعر او را در لباس نستعلیق می پسندند.

جدای از مسأله پیوند خط و زبان که امری پذیرفتنی است باید از منظر رسم الخط عربی و اصولا ویژگی اعراب گذاری های این خط به عنوان یک عامل مهم در بی رهرو ماندن نستعلیق نویسی قرآن یاد کرد. در حقیقت خوشنویسی که قصد دارد قرآن را به خط نستعلیق به نگارش در آورد با چند مشکل اساسی روبه روست که آنها را حدالامکان بر می شماریم:

1-    در نستعلیق یکی از معیارهای زیبایی سوار کردن حروف و کلمات است که این نکته در مواجهه با اعراب گذاری موجب ناخوانا بودن آیات قرآنی می شود.

2-    خط نستعلیق به خاطر حضور عاملی مهم به نام «دور» و حروف دیگری که دارای سرکش و انتهای عمودی هستند، با ویژگی های هندسی خط مانند خط نسخ به شمار نمی آید. در نتیجه زمینه را برای یک سازواری درونی با آیات قرآن فراهم نمی آورد.

3-    نگارش آیات قرآنی با خط نستعلیق معمولاً به فاصله بیشتر حروف و کلمات منجر می گردد که این امر تعادل و نسبت سواد و بیاض (سیاهی حروف و سفیدی صفحه) را به هم می زند و موجب غلبه بیاض می شود و نتیجه آن است که از عیار زیبایی نستعلیق می کاهد.

4-    با توجه به موارد فوق اصل اساسی ترکیب در یک متن قرآنی آن هم به خط نستعلیق مستلزم دقت و طراحی حساب شده ای است که این کار از خوشنویسان طراز اول بر آمدنی است.

برای این که مسأله به خوبی روشن شود کافی است قطعه نستعلیق مشهور سورة حمد اثر میرعماد (1024-961 هـ ق) را مورد بررسی قرار دهیم. در این قطعه آیات عربی بدون اِعراب گذاری نوشته شده و تمام قواعد نستعلیق در آن رعایت شده و خواننده نیز تصور نمی کند که با یک متن عربی روبه روست. حال اگر صفحه قرآن نستعلیق را که در آن تمام اِعراب گذاری ها انجام شده است بررسی کنیم در می یابیم که این نزدیکی بین حروف و کلمات و ترکیب به راحتی تحقق نمی یابد. (تصویر سورة حمد میرعماد)

این ها و موارد دیگری که از عوامل پنهان و ناشناخته اند موجب شده اند که کتابت قرآن به خط نستعلیق رونق نیابد.

تاریخ نستعلیق نویسی قرآن

تاریخ نستعلیق نویسی قرآن بسیار کم برگ است. در دوره های گذشته نیز به خاطر اهمیت یافتن نگارش ارکان ادبی پیوند میان نستعلیق و قرآن قوت نگرفت.

«آن ماری شیمل» از قرآنی نستعلیق به خط شاه محمود نیشابوری که در نیمه اول قرن شانزدهم میلادی که به شاه طهماسب تقدیم شده است یاد می کند و در همانجا اشاره دارد که «این مصحف یکی از چند نمونة یک قرآن کامل نوشته شده به شیوة نستعلیق است که از نظر زیباشناختی کاملاً با شیوه عربی نمی خواند.(4)» در دورة قاجاریه نیز قرآن های نستعلیق به خط محمد حسین دماوندی (1093 هـ ق) و میرزا اسدا... شیرازی (1286 هـ ق) نوشته شده است که تعداد قابل توجهی بر آمار قران های نستعلیق نیفزوده است.

مدخل برای قرآن سرمدی

در روزگار فعلی و با توجه به زمینه های اجتماعی برای معدودی از کاتبان این اتفاق می  افتد که به نگارش هنرمندانه «نامه محبوب الهی» و «وحی نامه رسول بزرگ اسلام(ص)» نایل شوند. در یک کلام باید راز چنین عملکرد هنرمندانه ای را که در جهت تلاقی حکمت و هنر است تنها توفیق الهی دانست. و گرنه این کار فقط با سعی و جهد شدنی نیست. به همین سان به انجام رساندن کارهای بزرگ در حوزه نشر و به طور ویژه چاپ و نشر قرآن کریم از آرزوهای خادمان و دست اندرکاران این حوزه نیز به شمار می رود. زیرا بهره گیری معنوی از برکات نشر قرآن آرزوی پسندیده ای است که برآمدن آن را هر اهل دلی در سر می پروراند. به همین دلیل است که نگارنده، کتابت و نشر قرآن سرمدی را به توفیقی اَبَدی و همیشگی تعبیر کرده زیرا نور باریکی از آفاق معنوی آن هم در گستردة مادی زمین برای روشن شدن راه این خدمت، ناشر و کاتب را همراهی کرده که لازم است با بازنمایی آن، مقدمات و زمینه های شکل گیری چاپ قرآن برای خواننده محترم بهتر عیان شود.

ناشر و کاتب

ناشر از عشق و علاقه بی اندازه پدر و مادرش به قرآن می گوید. مادری که خود مدرّس و گرداننده جلسه قرآن بوده و همیشه فرزندش را به حفظ و خواندن قرآن تشویق می کرده، همان مادر مهربانی که تا آخرین لحظه حیات پیرو واقعی حضرت زهرا (س) مانده است و به همین شکل پدری نیکو کار که شبی را بی قرائت قرآن سپری نکرده و به همین دلیل است که ناشر در موخره از آنان به نیکی یاد کرده و ثواب چاپ قرآن را به روح آنها ارزانی داشته است.

                       

ناشر با خدمتگذاری در جمعیت های خیریه و اُنس و الفت با دنیای معلولان –  و به تعبیر علامه طباطبایی بهشتیان روی زمین و مستضعفین ذاتی- بسیاری از معارف و لطایف معنوی را در گستره اذهان آنها درک می کند. امّا با تمام این خدمات عشق نهانی و نهایی او کمر همت بستن به ترویج و نشر قرآن معطوف می شود. لذا انجام این نکته را که برای وی آرزویی بزرگ به شمار می آمده همواره در سرمی پر وراند تا این که بزرگی به او توجه می دهد که برآوردن این آرزو را از حضرت زهرا (س) طلب  کند. این آرزوی بزرگ کم کم در شناخت و همراهی با کانونهای هنری مثل انجمن خوشنویسان وحشرو نشر با خوشنویسان به آرزویی برآمدنی تبدیل می شود. بالاخره از میان خوشنویسان و سالکان طریق خط، قرعه فال به نام کاتبی گمنام و کم ادعا رقم می خُورد(5)

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد،

آنچه آمد فقط نمایی از دنیای ناشر بود امّا آن سوتر نیز در دنیای کاتب شور و حالی دیگری برپاست زیرا سفارش ناشر به کاتب در زمانی است که وی به روایت خودش با سختیها و تنگدستی های زمانه روزگار می گذرانده و در این ایّام بزرگترین دغدغه برای وی تأمین هزینه سفر به آستان مقدس حضرت اباعبدا... الحسین (ع) بوده است. همان حسینی که به یاد آستان با شکوهش او بارها اشک فشانی کرده و بر این امید بوده که روزی روزگاری مزد قطرات زلال اشک خویش را با زیارت بار گاهش از او بگیرد.

اما نیک می دانیم که گردش روزگار همواره برمدار حساب کتاب های عقلانی صرف دایر نمی شود و بر ورای گردش معمول، محاسبات دیگری نیز در کار است. لذا در همین روزگار که کاتب با چنین دغدغه ای روز ها را سپری می کرده، به ناآگاه ناشر صادقی از روزنه سیم تلفن نوای خود را بر کاتب بانگ می زند و او را به نگارش قرآن دعوت می کند. کاتب بهت زده در بار اوّل باور نمی کند امّا ناشر او را به قول و قراری برای روز یکشنبه یعنی روز شهادت امام جعفر صادق (ع) در سال 1381 به دفتر خود دعوت می کند در عین حال از کاتب  می خواهد که برای این کار بزرگ نیز نیّت کند.

کاتب در آن ایّام با تنها وسیله سواری خود یعنی موتوری ساده که حتی از کم بنزینی در رنج است به دیدار ناشر می رود و ناشر در برخورد نخستین حال و هوای درونی کاتب را بسیار به خود نزدیک می یابد و از وی سوال می کند که در دل چه نیّتی دارد؟ وقتی کاتب از شوق زیارت حضرت اباا... الحسین (ع) پرده برداری می کند ناشر را در هاله ای از شوق و اشک فرو می بَرَد و بی اختیار  هزینه سفر کاتب را متقبل می شود. به اندک زمانی با وارسی و بررسی آثار کاتب، قول و قرار نگارش قرآن با ناشر گذاشته می شود. قول قراری عجیب ولی شدنی!  کاتب قبول می کند که 604 صفحه قرآن را به قرار توافق شده به نگارش درآورد و این بار سراپا  شور و شوق اشتیاق کار را آغاز می کند. کاتب برای این کار از قرآنی به خط (استاد مجید فدایی منش قرآن نگار برجسته، متولد 1343 و کاتب 3 قرآن به خط نستعلیق) مدد می گیرد و در شب نگاریهای قرآنی خود در سه سال قرآن را نگاشته و به ناشر تحویل می دهد.

در طی چند سال ناشر بی قرار با طی سختیهای مراحل صعب العبور چاپ و نشر و عبور از مقررات ویژه دارالقرآن توفیق چاپ نفیس قرآن را به دست می آورد و بالاخره قرآن در سال 1391  به دست مشتاقان می رسد. و رونمایی آن نیز در کتابخانه ملی انجام می شود. قرآنی که در گشایش اولیه آن براحتی می توان قبل از آنکه وزینی قلم و معیارهای فنی و زیبا شناختی را جست و جو کرد به لطافت معنوی و روحانی آن پی بُرد. این قرآن خود بخود حتی بیننده اهل فن را در هاله ای  از روحانیت، صفای کاتب و اشتیاق و عشق ورزی او به کلام حق فرو می بَرد به گونه ای که قبل از هرگونه نقد فنی، ناقد اهل نظر در می یابد که این قرآن از مرحله نگارش وکتابت تا مرحله چاپ و نشر تنها توفیق الهی و عنایت صاحب قرآن بوده است. خواننده محترم در می یابد که مزین شدن یک اثر خوشنویسی به  بُعد معنوی در حوزه نگارش و کتابت، سرمایه ای برای ایجاد حسّ دل انگیزی اثر می باشد. و اگر در این باب رشته کلام بدرازا می کشد به این دلیل است که آثاری که این بُعد را به خوبی در خود تجلی دهند کم شمارند.

به همین سان باید افزود که گویا کاتب که روزگاری دلشکستگی ویژه ای را برای زیارت حضرت سیّد الشهدا(ع) تجربه می کرده و از رهگذر کتابت قرآن توشه مادی سفر را بدست آورده، گویی ذره ذرة عشقی را  که در بند بند وجودش جریان داشته در هر حرف و کلمه و سطر و صفحه قرآن جاری و ساری ساخته است. و این گونه گنجی را که همان توفیق کتابت قرآن است از عنایت سرور و سالار شهیدان بدست آورده است و به همین دلیل است که بعد از نگارش و چاپ این قرآن او نیز مضمون زیبای زیر را دائماَ زیر لب زمزمه می کند:

بر روی جلد دفتر شـعـرم نوشتــه ام             

نابُرده رنج، گنج به من داده ای حسین(ع)

زمانی میرزا احمدنیریزی نسخ نویس و قرآن نگار برجسته عصر صفوی در فراغ نامه یکی از قرآنهایش نگاشته بود:

بدان امید نـوشتــم کلام حضــرت حــق

که روز حشر به دستم جز این سخن ندهند!

هر چند که این تجربه های معنوی از آن روزگاران تاکنون رو به افول نهاده امّا باید امیدوار بود و امیدوار ماند که رهروانی چون حبیبی و دیگران شعله نگارش قرآن را افروخته نگاه دارند تا انشاء ا... آنچه که آرزوی نیریزی از کتابت قرآن بود برای آنها نیز برآورده شود.

نکات فنی در قرآن سرمدی

این قرآن که آن را از این به بعد «قرآن سرمدی» یاد می کنیم. در قطع وزیری به چاپ رسیده است.  سرلوحه قرآن با عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می شود. و با صفحاتی مختص ذکر «الله»، «محمد رسول ا...»، «دعای صلوات» و «القرآن الکریم»، «دعای پیش از تلاوت قرآن به همراه ترجمه» و بالاخره با رسیدن به «سورة فاتحه» متن اصلی آن آغاز می شود. صفحات پیش گفته و صفحات قرآن سرمدی تمام دارای تذهیب شمسه و حاشیه  بوده و از این حیث رنگ غالب در آنها رنگ فیروزه ای است که هم شادی آور است و هم ابعاد معنوی و عرفانی در آن کم نیست. (تصویر)

قرآن بعد از سورة حمد و 4 آیه اولیه سورة بقره در صفحات دوازده سطری آغاز می شود. هر صفحه از ابتدای آیه آغاز شده و در انتهای آخرین سطر صفحه با کلمه پایانی آیه بسته می شود. این شیوه فنی در بسیاری از قرآنهای نگارش یافته مورد استفاده قرار گرفته و این قران نیز به تأسی از سایر کاتبان از این شیوه بهره مند شده است. ویژگی دیگر قرآن این است که به شیوه ای پسندیده ترجمه ای روان از استاد ابوالفضل بهرامپور در مقابل هر آیه قرار گرفته و خواننده محترم با اندکی دقت و تأمل به معنی هر آیه در صفحه مقابل دسترسی دارد. ترجمه استاد بهرامپور ترجمه ای روان و مورد اقبال بوده و پیش از این، قرآن با ترجمه ایشان در اندازه  های مختلف به زیور چاپ آراسته شده است.

ویژگی منحصر بفرد(داشتن قلم هوشمند)

 

برای اولین بار قرآن سرمدی به زیور پدیده «قلم هوشمند بصیر» مزین شده است. به گونه ای که با قرار دادن زبانه قلم برروی کلمات آغازین هر آیه خواننده می تواند قرآن و ترجمه آن را با نوای دلنشین مورد استفاده قرار دهد.

در واقع بانک عظیمی از تلاوت های ارزشمند قرآن  به وسیله قاریان برجسته و مشهور جهان با استفاده از این قلم هوشمند به علاقمندان قرآن تقدیم شده است. در دفترچه ویژه ای، راهنمایی های ارزشمندی از قابلیت ها و توانمندیهای این قلم هوشمند آمده که در جریان کار مانند یک مرّبی خواننده را راهنمایی می کند. بدیهی است که ذکر تمام این ویژگیها در این مختصر میسر نیست امّا با بکارگیری این روش خوانش قرآن بسیار جذاب و دل انگیز می شود.

قرآن با خط نستعلیق

ویژگی ها و ارزشهای فنی قرآن سرمدی در یک سو، اما ویژگی مهم آن یعنی کتابت به خط نستعلیق در یک سوی دیگر، زیرا پیوند بین متن عربی قرآن با داشتن علائم و نشانه های متعدد با خط نستعلیق ایرانی همچنانکه گفته شده است پیوند بین حکمت و هنر است.

 

نقطه عطف قرآن نویسی به خط نستعلیق پس از چند مورد در دورة قاجاریه و یک مورد در دورة قبل از انقلاب (استاد حسین میرخانی 1361-1286) به عصر انقلاب اسلامی باز می گردد. در سال 1379 اولین همایش نگارش قرآن مجید به خط نستعلیق نقطه عطفی  برای تبلور این توانایی در بین نستعلیق نویسان قرآن نگار به شمار می آید به طوری که در 21 رمضان همان سال بیش از یکصد و هشتاد خوشنویس از گوشه و کنار کشور (از سرآمدان و نام آوران گرفته تا گمنامان و کم آوازه ها) با دیدن آموزش های تئوری و عملی و برپایی کارگاههای تخصصی متن قرآن را در سالن اجلاس سران با یاد نیای روحانی خوشنویسان حضرت علی (ع) به رشته تحریر درآوردند.

ارائه دستاوردهای فنی آن حرکت مهم فرهنگی و همچنین ایجاد شرایطی برای رفع و رجوع ایرادهای نگارشی و وجود جزوة راهنما باعث شد که جمعی از خوشنویسان دلداده، کتابت قرآن به خط نستعلیق را مورد اهتمام قرار دهند. که لازم است در این جا نگاهی گذرا به اسامی این خوشنویسان داشته باشیم.

کاتبان قرآن به خط نستعلیق

1.      قرآن به خط زنده یاد استاد سید حسین میرخانی

اوج کتابت قرآن به خط نستعلیق در کارنامه هنری مرحوم استاد سید حسین میرخانی (1361-1286هـ.ش)، استاد ارشد انجمن خوشنویسان ایران ثبت و ضبط می باشد. زیرا تا کنون اهتمامی چنین ارزشمند در این زمینه تحقق نیافته است.

استاد حسین میرخانی که میراث هنری نستعلیق را به تمام وکمال به تصرف خود در آورده بود مایه اصلی هنری خویش را از شاگرد مستقیم مکتب کلهر یعنی «آقا سید مرتضی برغانی» که پدر او بود دریافت کرد و در یک زندگی هنری پُر برگ و بار از دوازه سالگی به امر کتابت پرداخت، ارمغان این سلوک والای هنری دهها کتاب کوچک و بزرگی است که در این جا به آنها نمی پردازیم زیرا این کار به خودی خود مجالی جداگانه را طلب می کند.

شیوه مرحوم استاد سید حسین میرخانی در خط نستعلیق هر آنچه را که مزایای یک شیوه پسندیده به شمار می رود، در خود جمع کرده بود.

مرحوم استاد سید حسین میرخانی دوبار قرآن را به طور کامل به قلم نستعلیق به نگارش درآورد. قرآن نخستین همراه با ترجمه استاد الهی قمشه ای به قطع وزیری هشت بار به چاپ رسید و کتابت دومین قرآن نیز از سال 1338 آغاز و در سال 1344 به مدت شش سال به انجام رسید. این قرآن با فهرست حواشی و در قطع رحلی و بدون ترجمه به دوستداران تقدیم گردید.

بنابه گفتة مرحوم محمد تقی اَخویان تهرانی، استاد حسین برای سومین بار کتابت قرآن را آغاز کرد که این امر تا جزء 18 ادامه یافت اما از آن پس به دلیل بیماری چشم قادر به ادامه آن نشدند.

در زمینه ارزش هنری قرآن دوم استاد حسین میرخانی ارزیابی ها و نقدهای مثبت فراوانی ارائه شده است.

بنابر نوشته استاد کیخسرو خروش (استاد انجمن خوشنویسان ایران) «دومین قرآن به خط استاد از اُمّهات آثار کتابت نستعلیق درتمام ادوار تاریخ هنر خط می باشد.(6)»

استاد خروش در مورد این اثر معتقد است که به رغم مشکلات خاص تحریر متن عربی به نستعلیق که از آن میان می توان به –علامت گذاری و اعراب، ایجاد فاصله در کلمات و مفردات، ایجاد نقص در ترکیب به خاطر مراعات و محدودیت در ایجاد کشیده اشاره کرد، باید اذعان داشت که درکتابت قرآن دوم استاد، بیننده «نه تنها هیچ گونه احساس کمّی و کاستی در ترکیب سطور نمی کند بلکه صفحاتی را در مقابل خود می بیند که در اوج زیبایی نوشته شده اند، گویی که این خط برای اولین بار به منظور تحریر یک قرآن در نهایت زیبایی نوشته شده اند، دوایر فوق العاده استادانه کرسی شده اند که هیچ نستعلیق نویسی تا کنون نتوانسته است در عین رعایت شیوه نستعلیق در نگارش یک متن عربی تا این حد موفق باشد.(7)»

لازم به ذکر است این اثر والای هنری که قرآن در آن به خط ملی و نشان فرهنگ ایران یعنی خط نستعلیق به منصة ظهور در آمده در سال 1387 توسط آستان قدس رضوی چاپ شده است.

2.      قرآن به خط استاد سیف ا... یزدانی

در حقیقت بعد از انقلاب اسلامی قرآن دیگری که با شیوه نستعلیق به چاپ رسیده است قرآنی است که مرحوم سیف ا... یزدانی (1361-1310) به رشته تحریر درآورده است.مرحوم یزدانی از استادان انجمن خوشنویسان ایران بود. اوکتابت قرآن را تا مراحل انتهایی انجام داد اما چاپ این اثر بزرگ پانزده سال پس از درگذشت وی در سال 1376 اتفاق افتاد. قرآن یزدانی در قطع سلطانی روانه بازار شد. سر سوره ها به خط استاد اخوین و سوره های باقیمانده نیز توسط همکاران مرحوم یزدانی در انجمن خوشنویسان تحریر شده است.

تذهیب حواشی و صفحات نخستین قران به خامه زرکش تذهیب گرپرکار، محمد طریقتی انجام شده و تا آنجا که نگارنده آگاه است طریقتی 26 نسخه قران را تذهیب و برای چاپ آماده ساخته است.

قرآن یزدانی فاقد ترجمه بوده و به شمارگان 5000 جلد همراه با جعبة نفیس و جلد گالینگور آماده شده است. با این حال خط مرحوم یزدانی گرچه امانتدار شیوة استاد بزرگ نستعلیق مرحوم علی اکبر کاوه حقیقی است اما به لحاظ جایگاه هنری بعد از قرآن مرحوم استاد سید حسین میرخانی قرار می گیرد و بزرگترین ویژگی آن این است که قرآن منحصر به فردی است که برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی چاپ شده است و البته فشرده نویسی نیز در آن راه نیافته است.

3.      قرآن به خط مرحوم سید حسن سخاوت (27/12/1375-1304)

در دهة هفتاد مرحوم سخاوت دوبار قرآن را به نستعلیق در کتابت کرد.  آن بزرگوار یکی از مدرسان انجمن خوشنویسان ایران و از شاگردان استاد سید حسین میرخانی بود که با همتی والا توفیق یافت دو بار نگارش قرآن را به نستعلیق انجام دهد و در هر دو بار نیز به معنی فارسی، آنها را مزین کند. اما این قرآن ها چاپ نشده اند.

4.      قرآن به خط سرکار خانم فریبا مقصودی (1380)

ایشان همسر ادیب فرزانه استاد محمد علی سلطانی بوده و از کاتبان پر کار به شمار می آیند.وی تاکنون دوبار توفیق کتابت قرآن به خط نستعلیق را داشته که یکی از دو قرآن ایشان به چاپ رسیده است.

5.      قرآن به خط استاد مجید فدایی منش (1380)

قرآن کتابت شده به خط نستعلیق با همت سترگ هنرمند خوشنویس ومدرس انجمن خوشنویسان ایران «مجید فدایی منش» رقم یافته است. این اثر پس از چاپ اول (1379) از اقبال گسترده ای برخوردار شده است.

فدایی منش از نستعلیق نویسان ناب به شمار می رود و کتابت ارکان ادب ایران را تا سقف پنجاه هزار بیت به انجام رسانده است. اما این پشتوانه و کوله بار سنگین هرگز او را از تلاشهای نو برحذر نداشته است.

فدایی منش دارای خلقی نکو و محضری گرم و گیراست نگارنده این سطور این توفیق را در سالیان گذشته داشته است که با وی در یک کلاس در خدمت هنرجویان انجمن خوشنوسان باشد. او از سال 1375 کتابت قرآن را به چند هدف مهم دنبال کرد.

آنچنان که خودش اظهار می دارد از این که در ایران قرآن نویسی به خط نستعلیق به عنوان یک حرکت هنری جدی تلقی نمی شود بسیار اندیشناک است. او این نکته را که «خط عربی با نستعلیق خوانا نمی شود.» ردّ نموده و معتقد است که این توانمندی خوشنویس است که می تواند خطی خوانا و مورد استفاده مردم فراهم آورد.

بر این اساس وی با ملاحظاتی در اِعراب گذاری و هندسه خط در این وادی کتابت نستعلیق قرآن وارد شد. صفحات قرآن فدایی منش با رعایت فواصل بین مفردات و کلمات تحریر شده است. هر صفحه دارای دوازده سطر و ختم سطر پایانی با انتهای آیه مصادف شده و دربرآوردن این  منظور او زحمات طاقت فرسایی را به جان خریده است. لازم بذکر است قرآن نویسان بعدی هر کدام به چیدمان صفحات این قرآن از نظر فنی نظر داشته اند. ضمناً تجربیات استاد فدایی منش در همایش نگارش قرآن بسیار کار آمد بود و به کار بسیاری از علاقمندان آمد. با ملاحظه صفحات قرآن باید اذعان داشت خوانایی و اعراب گذاری بجا و به موقع را رعایت کرده به همین دلیل قرآن او فاقد فشرده نویسی و سوار کردن حروف کلمات است. سطرهای قرآن فدایی منش در افق حرکت می کنند و برای تحقق این کار دایره ها جمع و جورتر شده و دُم های حرف «میم» از نظر ارتفاع به حداقل رسیده است.

کار دیگری که او انجام داده این است که از همپوشانی حروف در اتصالات تا آنجا که برایش مقدور بوده و ضوابط و مقررات هندسه خط اجازه می داده کاسته است. او با به دست آوردن این تجربه گران سنگ، نگارش قرآن دوم به خط نستعلیق را نیز به انجام رسانده است. همت مستدام او را در این راه از خداوند بزرگ طلب می کنیم.

6.      نگارش قرآن به خط استاد محمد صادق احدپور (1381)

نگارش قرآن دیگر مربوط به استاد محمدصادق احدپور است. احدپور از همکلاسی های آقای فدایی منش در  کلاس خط استاد عباس اخوین است و در حال حاضر علاوه بر تدریس خط، کتابت قرآن نویسی را به پایان رسانده، اما تا کنون این قرآن چاپ نشده است.

از سال 1379 به بعد یعنی دردورة بعد از همایش نگارش قرآن در یکروز شماری از خوشنویسان به توفیق نگارش قرآن دست یافته اند که توفیق مضاعف برای برخی از آنها چاپ قرآن نیز بوده است.

در این قسمت در ادامه بخش قبل فهرست وار اشاره ای به ادامه کتابت های قرآنی خواهیم داشت:

7.      قرآن به خط استاد داوود رواسانی (چاپ نشده)

8.      قرآن به خط رضا آسمانی(1388) چاپ نشده

9.      قرآن به خط استاد منوچهر نوح سرشت (1390)

     

استاد منوچهر نوح سرنوشت به تأسی از استاد خود مرحوم آقا حسین میرخانی (1361-1286) این گام بلند را در طی مدّت هفت سال عاشقانه و خاشعانه برداشته است. قرآن نگارش یافته ایشان گویی جمع بین صورت و معناست. زیباترین مضمون کلام الهی با جمیل ترین خط جهان اسلام (خط نستعلیق) در نهایت الفت و چشم نوازی منصه ظهور یافته است. شیوه نستعلیق نوح سرشت که در این قرآن تجلی یافته از نظر فنی تلفیقی بین شیوه استادان مبّرز خط یعنی برادران میرخانی است که استحکام و قوت استاد علی اکبر کاوه در اثر مشق نظری بدان راه یافته است. در عین حال باید توجه کرد نگارش و کتابت قرآن آن هم به خط دیریاب نستعلیق ایرانی دارای محدودیت هایی است که کاتب را در هنر نمایی و استفاده از ظرفیت این خط، پیایی در آزمون تبحر و تجربه قرار می دهد. نداشتن امکان برای سوار کردن کلمات و محدودیت در ایجاد کشیده ها و آغاز هر صفحه به ابتد ای آیه و ختم همان صفحه به انتهای آیه، مواردی از این دست می باشد که استاد نوح سرشت هوشمندانه آنها را رعایت کرده و به خوبی از عهده برآمده است. ویژگی این قرآن داشتن رسم الخط عربی است که می تواند در سطح جهان اسلام نمونه ای از کتابت شیوای نستعلیق قرآنی را چونان سفیری فرهنگی عهده دار باشد. به طوری این قرآن تکرار قرآن مشهور جهان اسلام به خط نسخ خوشنویس سوری شهیر «عثمان طه» است که این بار به خط نستعلیق نگارش یافته است. استاد نوح سرشت از آغاز تا انجام کتابت قرآن با دل سپاری متحمل زحمات زیادی شده که تنها یک نمونه آن بازنویسی 200 صفحه از صفحات نگارش یافته شده است. امّا تمام این دشواریها و سختیها در سایه سار کتابت الهی برای سالک واقعی ساده و آسان می نماید. ایشان با روحیه ای متواضعانه و عشق زاید الوصف این مهم را به انجام رسانده است. و از این راه خود را در منزلت و مرتبت دریافت لقب «کاتب کلام وحی» قرار داده است و امید است با این خدمت بزرگ اُنس و اتصال همیشگی با قرآن نصیبشان گردد.                      انشاء ا...

10.  آقای میثم خادمان (1383) کتابت سه باره قران (چاپ نشده)، قرآن اوّل ایشان به آستان قدس رضوی هدیه شده است.

11.  آقای حسین نوروزی (1391) (چاپ نشده)

 

12.  خانم ناهید دشتدار (متولد 1361) و شاگرد خوشنویسان گرامی مصطفی عابدینی و استاد حسن آهنگران است. وی قرآن خود از ماه  مبارک رمضان 1385 آغاز و در عید غدیر 1388 به انجام رسانده است. هر جز قرآن مجید در 20 صفحه و هر صفحه شامل 12 سطر با دانگ قلم کتابت می باشد. (تصویر        )

    

خانم دشتدار در بُعد روحانیت و معنویت نگارش می گوید:

«در مورد حس و حال این کار باید بگویم اعتراف دارم گاهی اوقات این من نبودم که می نوشتم. گاهی در موقع نوشتن به فکر می رفتم  و یک باره به خودم می آمدم و می دیدم ساعتها گذشته و صفحه تمام شده، یک دست تر از بقیه ی صفحات، کاملا درست، با اعراب گذاری دقیق و بسیار برایم تعجب آور بود. این مسئله بالغ بر 40بار برایم تکرار شد. من که همیشه از کارهای کوچک روزمره زود خسته می شدم در این برهه از زمان با دنیایی از کار و مشغله ی فکری و زندگی چطور کل قرآن را کتابت کردن نمی دانم. اگر باور دارید باید بگویم نیرویی ماورای طبیعی کمک کرد تا کوچک ترین خستگی را در طول نوشتن احساس نکنم. هم اکنون که این کار با لطف یزدان پاک به اتمام رسیده است. هم شاکر از پروردگارم هستم و هم حساس شرمساری دارم از این بابت که حجم زیاد کار کیفیت خط را پایین آورده و البته کلام الهی شایسته ی بهترین خطوط است. از حضرت حق طلب بخشش می کنم که نتوانستم تمام توان خود را در این کار ارائه دهم. امیدوارم توفیق کتابت آیات نورانی کلام الهی نصیب تمامی هنرمندان خوشنویس گردد.(8)»

13.  قرآن بخط استاد حمید ساسانی (1391) چاپ نشده

14.  قرآن بخط استاد حسین جعفری تبار 1388 دوبار که یک مورد آن به توسط نشر اسوه چاپ شده است.

15.  قرآن به خط آقای حسین رنجبران همدانی (تصویر )

16.  قرآن به خط آقای محمد حبیبی کتابت قرآن در 1384 و چاپ در سال 1391

 

هر کدام از این خوشنویسان در طی نگارش قرآن به خط نستعلیق تجربه های معنوی دلنشینی را روایت کرده انند که ره توشه ای مهم در سلوک معنوی هر انسان به شمار می آید.

امّا گویی در کتابت قرآن آن هم به خط نستعلیق بستری فراهم می آید که هر خوشنویسی را به آسانی به آن دسترسی نیست. زیرا رهروان و یا خواهندگان این راه اگر چه کم نیستند امّا کسانی که این توفیق شامل حالشان می شود و چنانکه ملاحظه شد به واقع انگشت شمار و معدودند.

حتی در این بین معدودتر آنهایی هستند که زمینه برای چاپ ونشر فراگیر قرآن به خط آنها فراهم می شود. و در این میان محمد حبیبی از خوشنویسان انگشت شماری است که ضمن نگارش قرآن با سوز دل، قرآنش این گونه نفیس و آبرومند به چاپ رسیده و روشنی بخش دیدگان و عاشقان قرآن شده است.

کاتب قرآن سرمدی

محمد حبیبی متولد 1334 و فارغ التحصیل انجمن خوشنویسان ایران در سال 1366 می باشد و درس خط را در محضر با سابقه ترین خوشنویس زنده معاصر ایران اُستاد اویس وفسی (متولد 1312) آموخته است. اویس وفسی نوه دختری استاد علی منظوری از شاگردان برجسته زنده یاد عماد الکتاب (ف . 1315 ش) می باشد. شیوه وی آمیزه ای از صلابت و قرصی خط استاد علی اکبر کاوه و نرمی و روانی استاد سید حسین میرخانی است. وی افتخار شاگردی بزرگانی چون استاد محمدحسین عطارچیان و استاد اکبر ساعتچی را در کارنامه خود دارد و از محضر استاد امیرخانی در کلاسهای فوق ممتاز بهره گرفته است.

 حبیبی که از خوشنویسان گمنام وکم آوازه بوده اینک به مدد قرآن چاپ شده اش آوازه ای قابل توجه خواهد یافت و به همین سان مسؤولیت  او در نگارش کیفی قرآن بیشتر خواهد شد.

کتابت های دوازده سطری حبیبی درقرآن سرمدی و به طور کل معماری صفحات از جمله آغاز و انجام آیات و ایجاد کشیده ها و استفاده از چاشنی ها و شگردهایی که درکتابت قرآن ضروری است از کتابت قرآن چاپ شده استاد مجید فدایی منش(1380) تاثیر پذیری قطعی و قابل توجه دارد(9). (تصویر)

در عین حال باید اذعان داشت اثر کتابت محمد حبیبی را در قرآن سرمدی نباید با متر و معیار فنی و سختگیرانه مورد توجه قرار داد زیرا از این حیث خوشنویسی چون حبیبی ادعایی ندارد امّا از جهت دلدادگی قرآنی و  احساس وظیفه و رسالت برای برداشتن کوله باری سنگین و بر دوش کشیدن آن تا پایان راه باید وی را هزاران بار تحسین کرد که این تلاش را به نقطه پایان رسانده است و دستمزد واقعی او صد البته مبالغ مادی نیست که برای نگارش بی تکلّف قرآن دریافت کرده بلکه توفیق چاپ قرآن سرمدی و همچنین نشستن  او بر سرخوان بی پایان قرآن است. (تصویر)

زیرا او در چهار سال گذشته مجدداً قرآنی را به سفارش سازمان اوقاف تحریر کرده که امید است آن نیز بزودی به ناشر سپرده شود. و در حال حاضر نیز کتابت قرآن سوّم را به میزان پنج جزء به پیش برده است. به طور حتم قرآن دوم وی از نقطه نظر فنی پخته تر شده امّا واقعیت این است که کتابت حبیبی با خطی متوسط، خوشخوان و روان بوده وکتابت ساده و بی آلایش و بدور از تکلف او باعث می شود که خواننده به طور نهانی جذب متن قرآن شود. حتی خوانندگان نا آشنا به خط نستعلیق نیز برای خواندن راحت وروان می توانند با این قرآن ارتباط برقرار و آن را به خوبی قرائت کنند. به طور حتم این توفیق همان سادگی و صفای کاتب و ناشر است که در پس زمینه قرآن خود را پنهان کرده و تمام این توفیقات همان التفات و لطف الهی بوده که امیدواریم شامل حال «قرآن نگاران» و سایر ناشران دیگر نیز باشد. در انتهای این نوشتار باز تاکید می شود صفای دل و نیت واقعی کاتب و ناشر و چاپ نفیس و ارزشمند آن با کاغذ گلاسه و حاشیه مذّهب در شرایط دشوار روزگار ما نشان می دهد که با خطی میانه می توان قرآنی ماندگار و فراگیر را تدارک دید و در دسترس مردم قرار داد. این نکته اهمیت نشان و نماد والای فرهنگ معنوی و مذهبی ما را نمایان می سازد که همه کارها را در گرو نیت صادقانه و دغدغه مشفقانه قابل دست یابی می داند. (تصویر)

در انتهای این نوشتار ضمن آرزوی توفیقات مجدد برای ناشر محترم (محمد تقی سرمدی) نگارنده به یاد رباعی معنادار سرمد کاشی افتاد که چون وصف حال است آن را در این جا می آورد:

«سرمد» غم عشق بو الهوس را ندهد

سوزدل پـروانه مگس را نـــدهنــد

عمــری بایـــد که یار آید به کنـار

این دولت سرمد همه کس را ندهند

اما برای دوست عزیز وکاتب گرامی قرآن، نگارنده پیش از این «فرایند عاشقانه کتابت» را در قطعه ای تنظیم کرده بوده و از آنجا که تناسب تام و تمام با سلوک خالصانه جانب حبیبی را داراست آن را به عنوان حُسن ختام تقدیم خوانندگان عزیز می دارد:

بنویسید کتابت که قلم جان گیرد                  

صفحه احساس کُند بوی نیستان گیرد

اولش نام خدا با خطّ خوش نقش کنید            

تا نگارندة آن ساغر رضوان گیرد

بنویسید که از رایحة سطر و بیاض               

صفحه گلزار شود نور درخشان گیرد

خطّ زیبا بنـگـاریـد که با نـظـم و صـفـا                  

جلوه ای با عظمت چون خطِ ریحان گیرد

سطرها را به تناسب، بــه تـقـارن بندید          

تا کتابت بنشیند، خــطِّ میــزان گــیرد

این کتابت که در آن رنج فـراوان بُـردی                  

دست خوش نقش تودر نقطه ایمان گیرد

آخرین منزل رُوحانی خط دانی چیست؟

خوشنویسی که «لقب کاتب» قرآن گیرد(10) (تصویر)

 

از خاطر نبریم که در روزگارما، قرآن نگاری نیازمند باطن آسوده و عزم بلند است. شاید بتوان پس از سی سال مشق کمر شکن به پختگی خط و ثبات قلم دست یافت که لازمه و شایسته برای نگارش قرآن باشد و این مقام براحتی فراهم شدنی نیست. زیرا مستلزم مراقبت های قرآنی و عرق ریزان روح و صفای باطن است. لذا در این نوشتار بر این نکته تاکید می شود که خوشنویسی قرآن آن هم با هنر هویت آفرین خط نستعلیق نیازمند سنت پسندیده حمایت و پشتیبانی اهل دل و مقامات قرآن دوست می باشد. تا انشاء ا... هردم از این باغ بری تازه فراهم آید. به همین سان قرآن نگاری مرکز هنرهای قرآنی است. امیدواریم که با ایجاد انگیزه وحمایت مقامات هنری ومتولیان فرهنگی این عرصه ناگشوده بسط بیشتری یابد و ان شاء ا... با اصالت خط نستعلیق و ارزش و ارج کلام وحی پیوندی ناگسستنی برقرار آید و این امر تنها از دولت همنشینی و همدمی خوشنویسان با قرآن میسر خواهد شد. و می تواند از این طریق بهترین سازگاری را بین متن عربی و خط نستعلیق بوجود آورد.

پرواضح است که اِعمال سیاستهایی تشویقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  در این راه دارای نقش والایی است زیرا کتابت قرآن مستلزم تضمین زندگی فکری و هنری است که در این دورة حداقل پنج ساله، خوشنویس بدون دغدغه به آن بپردازد. بی گمان سرمایه گذاری در این حرکت فرهنگی و هنری به بازده های درازمدت و جاودانی ختم می شود که خود به رشد و شکوفایی فرهنگ قرآنی کشور کمک شایانی خواهد کرد.

پی نوشت ها:

1.      به نقل از علامه حسن زاده آملی در کتاب هزار نکته

2.      همان

3.      نقل به مضمون از مقدمه کتاب خوشنویسی و فرهنگ اسلامی تألیف آن ماری شیمل

4.      آن ماری شیمل، ص 75

5.      گفتگوی نگارنده با ناشر قرآن؛ (محمد تقی سرمدی)، (5/11/91)

6.      یاد نامه استاد حسین میرخانی، 1361 (بروشور)

7.      همان

8.      گفتگوی نگارنده با سرکار خانم دشتدار (10/9/90)

9.      گفتگوی نگارنده با کاتب قرآن (محمد حبیبی)، (4/11/91)

10.  شعر از نگارنده

11.  برخی از قلم افتادگی ها و اغلاط املایی در مؤخره وارد شده که امید است در چاپ مجدد

اصلاح شود:

-        ص 1228 دندانه اضافی در کلمه نظیر

-        ص 1228 یک سطر به  آخر افتادگی حرف «الف» در کلمه «موارد»

-        ص 1229افتادگی حرکت «ند» در کلمه نگارنده

-        دندانه در کلمة انتشار در صفحه 1229 و 1230

منابع

1-    قرآن کریم (1391) به خط محمد حبیبی، ترجمه ابوالفضل بهرامپور، نشر سرمدی

2-    شیمل، آن ماری (1370) خوشنویسی و فرهنگ اسلامی، ترجمه اسدا... آزاد، نشرآستان قدس رضوی

3-    علامه حسن زادة آملی (1373)، هزار نُکته، نشر قم

 

 

                             نمایش نسخه PDF                        

نظرات كاربران :
نام :
ايميل :
متن نظر : *
 
متن بالا را وارد نماييد*